بترکونید ولی هدفهاتون رو بسازید!
اگه بیست و دوسالم بود خیلی کار می کردم، خیلی تفریح دور و برم بود و وقت زندگی کردن داشتم. کمی صبر کن … چه تفاوتی بین بیست و دو ساله و شصت و سه ساله وجود داره؟!
الان چیزای زیادی می دونم که تو بیست و دو سالگی آرزو داشتم بدونم. دوست داشتم بدونم که آقای تیم برنرز لی قصد داره اینترنت رو اختراع کنه که بعدش من هم بتونم لینکدین رو راه بندازم، بدون در نظر گرفتن گوگل، تویتر و فیسبوک! خیلی کاربرد داشت اگه می دونستم استیو جابز قراره آی پاد رو عرضه کنه و اینترنت صنعت موسیقی رو منقلب می کنه – در این صورت فروشگاه های موزیکم رو می فروختم و خیلی زودتر از تجارت موسیقی خارج می شدم.
اگه بیست و دوساله بودم از فرصتهایی که تکنولوژی در اختیارمون گذاشته استقبال می کردم. ولی حالا که تو دهه شصت زندگیم هستم از قدرت دگرگون کننده وب و همه تکنولوژی های جدید خیلی متعجبم. از تکنولوژی هایی که اجازه می ده تغییرات جَوی رو کنترل کنیم تا تحقیقاتی که برای مبارزه با بیماری های مهلک انجام میشه، تا همه اختراعاتی که برای بهبود زندگی اشخاص صورت می گیره، مطمئنم که سالهای پیشِ رو دوره ای از اختراعات گسترده خواهد بود. امروزه تصور اکثر بیست و دو ساله ها این هستش که راهِ ساختن آیندشان از طریق راه اندازی کسب و کارهای مرتبط با تکنولوژیه، درسته که این میتونه دستورالعمل مفیدی باشه اما بقیه کسب و کارهای معمولی و مرسوم نباید فراموش بشن! هنوزبخشهای مختلفی وجود داره که نیاز به بررسی و زیر و رو شدن داره! دنبال کردن علاقه هاتون مهم تره یا اینکه برای ساختن آینده به سادگی سراغ تکنولوژی برید. همه افراد در همه حال تمایل و توان تکنولوژیکی ندارند، اگر عاشق کاری که انجام می دید نباشید موفق نخواهید شد.
اگر الان از بیست و دو سالگی شروع می کردم دوست داشتم زندگیم رو از سالهای اول جوانی صرف چیزهایی کنم که کاملا دنیا رو دگرگون می کنه؛ ما نشریه دانشجویی مان را در راستای اعتراض به جنگ ویتنام و خشونتهای دیگه راه انداختیم، و مرکز مشاوره دانشجویی را برای کمک به جوانانی که مشکلات مختلفی را پشت سر می ذارن؛ هرچند که در ابتدا هدف واقعی ما راه اندازی کمپانی ویرجین رکوردز (Virgin Records) نبود. اگر به عقب بر می گشتم موسسه غیرانتفاعی ویرجین یونایت رو همزمان به عنوان شرکت ضبط و تولید موسیقی افتتاح می کردم. همچنین خیلی زودتر به دنبال ابتکارات بالقوه ای مثل الدرز (The Elders) و کربن وار روم (Carbon War Room) می رفتم. این را هم بگم که به عنوان یک 22 ساله مهمه که یک انفجار کامل داشته باشید. شما فقط یکبار بیست و دوساله هستید!
مطمئن بشید که زمان زندگیتون در اختیارتونه، منتظر دیدن طلوع های زیادی باشید و تا میتونید همه مدل آدمی رو در جاهای مختلف ملاقات کنید. اگر فرصت مسافرت دارید، دو دستی بچسبید اش و مسواکتان را فراموش نکنید.
بیرون برید، برقصید و بازی کنید به همان اندازه که سخت کار می کنید و چیزهایی رو خلق می کنید.
من هرگز چهل سال پیش را نگاه نمی کنم ، اون یک مرحله در زمان بود که مانع روی مانع ساخته می شد و بعضی وقتها اون موانع رو سد راه خود می دیدیم. اما من فوق العاده خوشبخت بودم که خانواده و دوستان خارق العاده ای داشتم و نیاز به تغییر خیلی خیلی ناچیز بود.
خیلی دوست دارم در موقعیتی باشم که بتونم تغییرات مثبتی در جهان ایجاد کنم. قصد دارم بهترینم رو انجام بدم نه اینکه فرصت رو هدر بدم. هیچ پشیمونی در مورد تصمیمات بیست و دو سالگیم ندارم و سعی می کنم با همون شور و رغبت زندگی کنم، خواه زیر بیست سال داشته باشم یا بالای صدسال! سن اونقدرها هم مهم نیست تا وقتی کسانی که دوستشان دارید دور و برتان هستند، کارهایی رو انجام بدید که مشتاقانه باورشان دارید.
[quote author=”سر ریچارد چارلز نیکولاس برنسون”]
سر ریچارد چارلز نیکولاس برنسون متولد 18 جولای 1950 کارآفرین و سرمایه گذار انگلیسی، مشهور به بنیان گذار گروه شرکتهای ویرجین که خود شامل بیش از 400 شرکت است. در 16 سالگی اولین کسب و کارش مجله ای به نام دانشجو بود. در سال 1970 تجارت موسیقی با سفارش پستی را راه اندازی کرد. در 1972 فروشگاه های زنجیره ای موسیقی به نام ویرجین رکوردز را افتتاح کرد، که بعدها به ویرجین مگا استورز معروف شد. او در دهه 1980 شرکت هوایی ویرجین آتلانتیک را به وجود آورد و در دهه 1990 شاهد ویرجین موبایل و ویرجین ترین نیز بود.
[/quote]
برچسب:تغییر, مقالات عمومی, موفقیت, هدفگذاری