شش سیگما (Six Sigma) چیست؟

اين روش نام خود را از حرف يوناني سيگما گرفته است. در آمار، اين حرف نشان دهنده ي انحراف معيار است که ميزان تغيير يا ناسازگاري در يک فرايند را تعيين مي نمايد .در اواسط دهه ي 1980، موتورولا سنجشي آماري را روي نتيجه ي فرايند خود به نام اندازه گيري شش بار سيگما انجام داد که بدين معنا است که در هر يک ميليون فرصت 4/3 عيب وجود دارد و اين اقدام منجر به صرفه جويي حدود 17 بيليون دلار در سازمان شد. در Six Sigma، عيب به هر جيزي که سبب نارضايتي مشتري مي شود، تلقي مي شود.

Six Sigma بر موارد زير تاکيد دارد:

• تلاش مستمر براي دستيابي به نتايج فرآيندي قابل پيش بيني و پايدار که براي موفقيت سازمان بسيار حياتي است.
• فرآيندهاي کسب و کار و توليد ويژگي هايي دارند که آنها را بتوان اندازه گيري ، تحليل، بهبود و کنترل کرد .
• دستيابي به بهبود مستمر خدمات نياز به تعهدي از سوي تمام افرارد سازمان و خصوصا مديريت ارشد دارد.

ساختارهايي که Six Sigma را از ديگر فرآيندهاي بهبود خدمات جدا مي سازد عبارتند از:

• بازگشت سرمايه کمي و قابل اندازه گيري در پروژه هاي Six Sigma
• تاکيد موکد بر رهبري و پشتيباني قوي
• تصميم گيري بر مبناي داده هاي تاييد شده و درست به جاي فرضيات و حدس وگمان

Six Sigma، از مجموعه اي از روش هاي مديريت کيفيت ( به همراه روش هاي آماري)، استفاده مي کند که اين روش ها عبارتند از DMAIC و DMADV