۴ مدل ساختار سازمانی
ساختار سازمانی بیانگر این موضوع است که یک سازمان چقدر در دستیابی و رسیدن به اهدافش موفق است. در واقع نشان دهنده این است که افراد و تیمهای درون سازمان چطور باهم و با سازمان تعامل میکنند. در کتاب (CDS) ITIL® ۴: Create, Deliver and Support، چهار مدل (نوع) اصلی برای ساختار سازمانی آورده شده است که در ادامه آن را توضیح خواهیم داد. البته نکته ای که وجود دارد این است که سازمانها میتوانند برای ساختار سازمانی از این مدلها چشم پوشی کنند، اما این تصمیم برای بقای سازمان چندان مناسب نخواهد بود.
۴ مدل ساختار سازمانی عبارتند از:
- ساختار سازمانی عملکرد محور (A functional organizational structure)
این ساختار، یک ساختار سلسله مراتبی متداول و مرسوم است که بر مبنای کنترل، حوزه اختیارات و یا حوزههای تخصصی بنا شده است. اساسا این مدل شبیه به شجره نامه است. در پایین این درخت (پایینترین سطح)، بیشتر نقشهای Junior قرار دارند و در گذر زمان و با ارتقای نقش سازمانی (Senior شدن)، جابجا خواهند شد و در سطوح بالاتری از درخت قرار خواهند گرفت. در این ساختار، سازمان بر اساس نوع عملکرد (منابع انسانی، عملیات، مالی و …) به گروههای داخلی تقسیمبندی میشود.یک مثال واقعی از یکی از کمپانیها با ساختار سازمانی عملکرد محور، کمپانی تسلا است که در واقع ساختار سازمانی خود را بر اساس حوزههای تخصصی مثل مالی، تکنولوژی، مهندسی، فروش و … بنا کرده است. کمپانی تسلا این مدل ساختار سازمانی را انتخاب کرده است تا بتواند به صورتی موثر و اثربخش، عملکردش را کنترل کند تا زمینه برای رشد و رقابت با دیگر کمپانیها فراهم شود.
- ساختار سازمانی تقسیم بندی شده (A divisional organizational structure)
این ساختار، مدلی است که سازمان فعالیتهای خودش را حول و حوش مارکت، محصول و یا گروههای جغرافیایی میچیند. در این سناریو، هر بخش برای خودش منابع انسانی، تولید، حسابداری، مارکتینگ و … دارد و مسئول آن میباشد.کمپانی جنرال موتورز یکی از کمپانیهایی است که بر مبنای این ساختار شکل گرفته است و کسبوکار خود را بر مبنای نواحی جغرافیایی مثل جنرال موتورز اروپا و … مدیریت میکند. در واقع سازمان از این ساختار استفاده میکند به دلیل اینکه تفاوتهای قابل توجه و مهمی میان مارکتها وجود دارد برای مثال تفاوت در قوانین، نوع آب و هوا و …
- ساختار سازمانی ماتریسی (A matrix structure)
این ساختار، مدلی است که در آن روابط به صورت شبکهای یا ماتریسی سازماندهی میشوند تا افراد بتوانند در صورت لزوم، بین تیمها جابجا شوند. فیس بوک مثالی از ساختار سازمانی ماتریسی است که در آن تیمها میتوانند خیلی راحتتر با تیمهای محصول و یا تیمهای مستقر در مکانهای جغرافیایی دیگری، ارتباط برقرار کنند. و اینگونه میتوان گفت که این ساختار، سازمان را منعطف میکند و به آن اجازه میدهد تا خیلی سریع بتواند به ترندها و روندهای مارکت پاسخ مناسب بدهد؛ مزیتی مهم در بازار شبکههای اجتماعی
- ساختار سازمانی مسطح (A flat organizational structure)
در این ساختار، دیگر خبری از گزارشات سلسله مراتبی نیست که در واقع خود مانعی برای تصمیمگیری است. اگرچه توجه به این موضوع هم مهم است که اگر سایز سازمان تغییر کند و رشد پیدا کند، حفظ و نگهداری این ساختار بسیار مشکل خواهد شد. در واقع ساختار سازمانی مسطح، نقطه مقابل ساختار سازمانی عملکرد محور است.کمپانی Valve، کمپانی توسعه بازیهای ویدئویی، ساختار سازمانی مسطح دارد و در این ساختار خبری از مدیر میانی و یا سطوح اختیارات نیست. کارکنان مالکیت کار خودشان را بر عهده دارند، هم موفقیتها و هم شکستهای آن را. هرچند که این نوع ساختار سازمانی بدون جنجال نخواهد بود. علاوه بر این، فقدان و نبود سلسله مراتب میتواند فرهنگ زورگویی را رواج دهد چرا که هیچ کنترل و تعادلی برای گزارش دهی و مواجهه با زورگویی وجود ندارد.
به طور معمول و مرسوم، سازمانها به صورت عملکرد محور و سلسله مراتبی هستند. هرچند که این ساختار در طی سالیان میتواند تغییر کند. از آنجاییکه در دنیای دیجیتال امروز، چابکی کلید موفقیت سازمانهاست بنابراین، سازمانها میتوانند ساختار خود را به ساختارهای مبتنی بر چابکی تغییر دهند. در آخر نکته مهم این است که تغییرات در ساختار سازمانی میبایست خیلی دقیق مدیریت شود چرا که اگر به درستی مدیریت نشود میتواند منجر به چالشهای فرهنگی بزرگی در سازمان شود. رجوع به اصول راهنمای عنوان شده در چارچوب ITIL 4 و نیز فرایند مدیریت تغییرات سازمانی میتواند در این زمینه بسیار کمک نماید.
برچسب:ITIL 4, OCM, Organizational Structure, ساختار سازمانی